الینا خانمالینا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات من وبابایی ودخترقشنگمون

ویار حاملگیم تموم شد

1392/11/7 12:05
نویسنده : یاسمن
640 بازدید
اشتراک گذاری

ویار شدید حاملگیم سبز خدارو شکر تموم شد هووووووووورررررررااوه

نفسم ٦/٥/٩٢ دقیقا روز تولدم ویارم تموم شد اخرین خالت تهوع من همون شب بود. از اون روز به بعد بهتر شدم . چیزی که اروم ترم میکرد تکون خوردنای ناز تو بود عسلم .٢٢/٥/٩٢ به اسرار زیاد مامان راضیه رفتم سونو گرافی برای تعیین جنسیتت عزیزم .

همه بهم میگفتن بچه تو پسره یه نفرم نمیگفت من شاید دختر بیارم البته روز اخر مامان راضیه گفت دختره ولی من از همون اوله اولش دلم دختر میخواست وهی به بابایی میگفت:سالم باشه دخترو پسر فرقی نداره سالم باشه و تپل.

خلاصه تا رفتم خوابیدم برای سونو چند ثانیه بعدش دکتر گفت:نی نی شما دختره .منو میگی از خوشحالی داشتم دیونه میشدم اشکام بی اختیار میامدن و من به بزرگترین ارزوم رسیده بودم هوررررررررراهورا بازم اولین نفر به بابایی زنگ زدم و گفتم امیر جونم خدا به ما دختر داده اونم هی میگفت راست میگیتعجب منم با گریه میگفتم اخ جون ما دختر دار شدیمقلب

حالا دیگه من صاحب یه فرشته خانم شدمفرشتهخدایا واسه همه چیز ممنونتم شکرت خدایا شکر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
16 شهریور 92 16:03
سلام یاسمن جون
خدارا شکر که خدابه خونه شما همرحتش رو فرستاد خدابراتون حفظش کنه روز دخمل خوشگلتون مبارک
به ما هم سر بزنید خوشحال می شم که بشتر با هم آشنا بشیم
راستی کی به دنیا میاد این فرشته کوچولوتون؟


سلام عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه دختر کوچولوی من دی ماه به دنیا میادمنم خیلی خوشحال میشم با شما بیشتر اشنا بشم واسه منو دخترم دعا کنید الان توی هفته32 خیلی احساس سنگینی میکنم واذیت میشم دوران بارداری سختی وگذروندم التماس دعا عزیزم