ویار حاملگیم تموم شد
ویار شدید حاملگیم خدارو شکر تموم شد هووووووووورررررررا
نفسم ٦/٥/٩٢ دقیقا روز تولدم ویارم تموم شد اخرین خالت تهوع من همون شب بود. از اون روز به بعد بهتر شدم . چیزی که اروم ترم میکرد تکون خوردنای ناز تو بود عسلم .٢٢/٥/٩٢ به اسرار زیاد مامان راضیه رفتم سونو گرافی برای تعیین جنسیتت عزیزم .
همه بهم میگفتن بچه تو پسره یه نفرم نمیگفت من شاید دختر بیارم البته روز اخر مامان راضیه گفت دختره ولی من از همون اوله اولش دلم دختر میخواست وهی به بابایی میگفت:سالم باشه دخترو پسر فرقی نداره سالم باشه و تپل.
خلاصه تا رفتم خوابیدم برای سونو چند ثانیه بعدش دکتر گفت:نی نی شما دختره .منو میگی از خوشحالی داشتم دیونه میشدم اشکام بی اختیار میامدن و من به بزرگترین ارزوم رسیده بودم هورررررررررا بازم اولین نفر به بابایی زنگ زدم و گفتم امیر جونم خدا به ما دختر داده اونم هی میگفت راست میگی منم با گریه میگفتم اخ جون ما دختر دار شدیم
حالا دیگه من صاحب یه فرشته خانم شدمخدایا واسه همه چیز ممنونتم شکرت خدایا شکر